جنگ چالداران

به قلم :   parse        26 / 5 / 1392   

جنگ چالداران ; نخستین نبرد دولتهای صفویه و عثمانی در دشت چالداران است , که در نزدیکی شهرستان چالداران در شمال غربی ایران در تاریخ 31 - مرداد / 23 اوت 1514 میلادی رخ داد. نتیجه این نبرد پیروزی قاطعانه سپاهیان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم اول بر سپاه صفوی به فرماندهی شاه اسماعیل صفوی بود. در این جنگ نیروهای قزلباش که درحدود 40 هزار تن بودند با سپاه حدود 100هزار نفری عثمانی جنگیدند و به دلیل کمی نفرات و نداشتن سلاح گرم  از سپاه عثمانی شکست خوردند. این در حالی بود که ارتش عثمانی  دارای توپخانه و تفنگهای انفرادی بود , ولی سربازان ایرانی با شمشیر , نیزه و تیرو کمان  می جنگیدند .

البته صفویان پیش از جنگ  سلاح های آتشین در اختیار داشته اند و روش استفاده از آن هم آشنا بودند اما *ایرانیان ذاتاً به سلاح آتشین بی علاقه بودند و استفاده از آن را ناجوانمردانه وناشی از ترس می دانستند.

« پاینده و پیروز ایران ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »


برچسب‌ها پارسه: چالداران, جنگ چالداران, ایران من,

قسمت دوم فیلم ضد ایرانی 300 رونمایی شد و ما نیز هم چنان خوابیم.

به قلم :   parse        16 / 3 / 1392   

« فیلم 300 ( قیام یک امپراطوری )

« خوب به تصاویر نگاه کنید ساخت فیلم 300 قسمت دوم تا سال دیگه قراره اکران شه نمی دونم آخه این کمپانیه بی همه چیز صهیونیستی چرا به فکر ساخت فیلم ها ی تاریخی اونم ایرانی افتاده سکوت هر ایرانی در مقابل این فیلم مهر تاییدی خواهد بود برای ساخت قسمت سوم این فیلم دروغین»

هالیوود شمشیرش را برای ایران از رو بسته است / اکران قسمت دوم فیلم “۳۰۰ “. لوگوی جدید قسمت دوم فیلم ۳۰۰ توسط صفحه فیسبوک این فیلم منتشر شد. قسمت اول این فیلم ضد ایرانی سال ۲۰۰۷ اکران شد و با تحریف تاریخ خشم ایرانیان را برانگیخت.کمپانی وارنر بروس قصد دارد قسمت دوم این فیلم را سال ۲۰۱۳ روی پرده ببرد. این فیلم در ابتدا قرار بود با عنوان “۳۰۰″: نبرد درمنه با نبرد ارتمیس (آرتمیس: ملکه هالیکارناس در کاریا و یکی از فرماندهان زن ناو دریایی حکومت خشایار شاه می‌باشد) اکران شود اما بعد نام آن به “۳۰۰: ظهور یک امپراطوری” تغییر کرد.

همچنان “رودریگو سانتورو”، “اوا گرین” و “سالیوان استاپلتون” در این قسمت حضور خواهند داشت. این فیلم براساس کتابهای مصور “Xeres” به معنای “خشایار” نوشته “فرانک میلر” ساخته می‌شود.این قسمت فیلم ۳۰۰ توسط “نوام مورو” کارگردان صهیونیستی فیلم “انسانهای هوشمند” می‌باشد که تمرکز خود را بر کاراکتر “رودریگو سانتورو” یعنی “خشایار” قرار داده است. “رودریگو سانتورو” در مصاحبه‌ای گفت: “در این قسمت هم نبردهایی مانند نبردهای قسمت اول خواهید دید ، اما اینبار با چشم اندازی متفاوت”.این فیلم نبرد بین ایران و یونان در زمان خشایار شاه فرزند داریوش بزرگ و اتوسا (دختر کوروش بزرگ) را به تصویر می‌کشد.

« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »

در ادامه تصاویری از قسمت های این فیلم

بن مایع (منبع) : خبرگزاری فارس دیدبان

 


برچسب‌ها پارسه: تصویر, فیلم, ضد ایرانی, 300, پارسه, ایران من,
در ادامه جستار

آهنگ بسیار زیبا و افتخار آمیز کوروش بزرگ

به قلم :   parse        5 / 2 / 1392   
http://s4.picofile.com/file/7762178923/Jamshid_Mashayekhi_Ft_Danial_Dadvar_Kouroshe_Bozorg.jpg
« افتخار ما کوروش بزرگ الگوی یک ملت و دنیا با افتخار »
آهنگ جدید کوروش بزرگ از دانیال دادور به همراه دکلمه زیبا و افتخار آمیز
جمشید مشایخی بازیگر تاتر و سینمای ایران تقدیم مکنند به ملت آریایی ایران
دوستا حتما به تارنمای زیر بنگرید و آهنگ را دانلود کنید با افتخار
 
http://eyrozegar.blogsky.com/1392/02/23/post-863/
« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »
 
بن مایع (منبع): تارنمای روزگاران
 
 

برچسب‌ها پارسه: دانلود آهنگ , جدید, کوروش بزرگ, جمشید مشایخی, دانیال دادور, ایران من,

ایران در اشغال مقدونیه

به قلم :   parse        5 / 3 / 1392   

« ایران در اشغال مقدونیان »
جانشینان اسکندر
شیوه سیاسی اسکندر در درازاي 9 سال فرمانرواییاش بر قلمرو هخامنشی ناهمسانیهاي
فراوانی داشت. این یا به دلیل دروغگویی تاریخنگاران است و یا ناشی از ناتوانی اسکندر. از
یکپارچگی در » سویی میخوانیم که اسکندر شیفته فرمانروایی کوروش و داریوش بوده و شعار
را سر میداده و از سویی دیگر میبینیم که هر گوشه از کشور را به « فرمانروایی جهانی
فرمانداري از میان بیگانگان و یا از میان خوديها میسپرد و به پذیرفتن شاهنشاهیاش از سوي
آنان، خشنودي میداد. این کار باعث شد تا در آتورپاتیکان (که یک ایرانی در آن فرمانداري
میکرد) کمترین میزان غارت و جنایت رخ داده و مردم بتوانند نفس بکشند. حال آنکه در پارس
و شوش و هگمتانه و باختر سرداران و سربازانِ تمدن ندیدهي مقدونی، آزاد بودند هر کاري را
که میخواهند با مردم بکنند. این رفتار در ساتراپیهاي گوناگون هخامنشی بدست سرداران و
سربازان مقدونی در سطحی ژرفتر انجام گرفت و شاید بخش کوچکی از آن در نوشته
تاریخنگاران آمده باشد.

اینجا انسان شک میکند که آیا براستی اسکندر خواهان جهانی آباد و آزاد بود و در عمل
نتوانست بدان جامه حقیقت بپوشاند؟ و یا این آرمانها ساخته و پرداخته ذهن تاریخنگاران و براي
تبرئه او بوده است و در کل باید اسکندر را کسی از جنس چنگیز خان دانست؟
این در شرایطی بود که ایرانیان پیشینه دو سده فرمانروایی شایسته بر جهان را در کارنامه
خود داشتند. آنچنانکه یونانیان علی رغم خودشیفتگی ذاتیشان همواره از قوانین پارسی و شاهی،
به عنوان نگه دارنده نظم جهانی یاد میکردند. یورش اسکندر به یونانیان نشان داد که اداره جهان،
نه به کمک تئوريهاي اجتماعی - سیاسی و سخنوريهاي زمانگیر فیلسوفان یونان، بلکه در
میدان عمل، نمایان میشود.

http://www.markchurms.com/Merchant2/graphics/alexander-l.jpg

« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »

بیشتر در ادامه بنگرید.

 

 

 


برچسب‌ها پارسه: ایران, در اشغال, مقدونیه, اسکندر, ساسانیان, پارسه, ایران من,
در ادامه جستار

جشن خردادگان خجسته باد

به قلم :   parse        4 / 3 / 1392   

* چهارم خرداد ماه جشن خدردادگان *


خرداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گات‌ها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. خرداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب‌ها در این جهان خویشکاری(وظیفه) اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می‌کند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می‌شود. در گات‌ها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد می‌شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آب‌ها و گیاهان اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند. در یسنا، هات ۴۷، آمده‌است که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است. پیشکش این دو امشاسپند ثروت و رمه (چهار پایان) است، به گونه ای که این دو، نماینده ی آرمان های نیرومندی، سر چشمه ی زندگی و رویش هستند.

هماوردان خاص آن ها، دیوان‌ «گرسنگی» و «تشنگی»اند و همکاران خرداد نیز، ایزد «تیشتر» و «باد» و «فروهر پرهیزکاران» هستند.

در باور ایرانیان، خرداد در هنگام حمله ی اهریمن، آب را به یاری فروهرها می ستاند، به باد می سپارد و باد آن را با شتاب به سوی کشورها می برد و به وسیله ی ابر می باراند.

در بُـندهشن (= بـُن دهیشنَ = آغاز آفرینش)، یکی از کتاب های پهلوی که بر اساس ترجمه ها و تفسیرهای اوستا تدوین یافته و در بردارنده ی اسطوره های مربوط به آفرینش، تاریخ اساطیری و تاریخی ایرانیان، جغرافیای اساطیری و حتی نجوم و ستاره شناسی است، درباره ی این امشاسپند آمده است :

... خورداد سرور سال ها و ماه ها و روزهاست ؛ از این روی است که او سرور همه است. او را آب مایملک دنیوی است. هستی، زایش و پرورش همه ی موجودات جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست. چون اندرسال، نیک شاید زیستن، به سبب خرداد است ... او که آب را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه، خورداد از او آسوده یا آزرده بود. او را همکار، تیر و باد و فروردین است.

در کتاب بندهش از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو «خُرداد» نام برده شده‌است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، ..» از این روی، بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است.

خرداد مظهر کمال و رشد آدمی است. و تاسی از آن منجر به جاودانگی و بی مرگی (امرداد) خواهد شد. شاید یکی از دلایلی که نام این امشاسپند همراه با امرداد می باشد، پیوند ناگسستنی کمال و جاودانگی است.

از کارهای عمده خرداد حمایت از آب است و شادابی گیاهان از اوست. همچنین خرداد مظهر تندرستی و سلامتی است.

 

خرداد یشت، چهارمین یشت اوستا است که متاسفانه آسیب زیادی دیده و بسیاری از واژگان آن از بین رفته یا ناخواناست. ولی در آنچه اکنون دردست است (در یازده بند)، به یاد کردن از امشاسپندان به ویژه خورداد سفارش بسیار شده، چون یاد آنان دیوان را دور می سازد و یاد خورداد، به ویژه دیو «نسو» ( دیو فساد و گندیدگی) را می راند. دراین یشت، به صراحت آمده که خداوند یاری و رستگاری و رامش و سعادت را از طرف امشاسپند خرداد به مرد پاک دین می بخشد.

در بند ده این یشت می خوانیم :

او را - امشاسپند خرداد را - برای فـَرّ و فروغش با نماز [ی به بانگِ ] بلند با و با زَور می ستاییم.
ما امشاسپند خرداد را با هَوم آمیخته با شیر، با بَرسَم با زبان خرد، و «منثره» با اندیشه و گفتار و کردار [ نیک ]، با زَور و با سخن رسا می ستاییم.

آیین‌های جشن خردادگان

یکی از مهم‌ترین آیین‌های روز خرداد که در جشن خردادگان پررنگ تر می‌شود، رفتن به سرچشمه‌ها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایش‌های ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بوده‌است. نیاکان فرهیخته ی ما در این روز به کنار چشمه سارها، رودها و دریاچه ها رفته و همراه با نیایش اهورامزدا و جشن و شادمانی تن خود را نیز با آب می شسته اند.
ابوریحان بیرونی نیز در آثار الباقیه به مراسم شستشوی ویژه ای که در این روز برگزار می شده است اشاره کرده است.

اهورامزدا از سرچشمه ی بخشایندگی خویش این فروزه را به واسطه ی امشاسپند هئوروتات به آفریدگان خود بخشیده تا هر پدیده ای رسا گردد و رسایی و تندرستی نه تنها ویژه ی این جهان است، بلکه رسایی مینوی و تندرستی روح و روان، هدف والای جهانیان است.
اهورامزدا می خواهد که همگان به یاری امشاسپند هئوروتات از این بخشایش مینوی و مهربانی حقیقی برخوردار گشته و هرکس بتواند با نیروی رسایی و پرورش و افزایش آن در وجود خویش، دارای مقام رسایی و کمال بی زوال گردد.

چون در این ماه آب برای کشت و کشاورزی بیشتر نیاز بوده و سودمند است و باران بخشایش اهورامزدا بزمین می بارد و زمین را آبیاری می کند از این روی کشاورزان برای خشنودی از دهش آب و باران بیشتر به این جشن ارج نهاده و از آن سپاسگزاری می کنند.
از دیگر آداب این جشن پوشیدن پوشاک نو می باشد و در گونه ای دیگر می توانیم با بستن بندی ابریشمی یا نو به دست خود نشانی از پوشاک نو را در این جشن به همراه داشته باشیم.

 

جشن خردادگان، جشن کمال و عافیت خجسته باد.

«جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ»

 

منابع :www.7poa.com

بندهش، مهرداد بهار

تارنمای آریابوم

اوستا، جلیل دوستخواه

جشن­ های ایران باستان


برچسب‌ها پارسه: جشن خردادگان, خجسته, جشن های, ایران, باستان, اوستا, هفت کشور, پارسه, ایران من,

جشن گرما ( ارغوسوا) خجسته باد

به قلم :   parse        1 / 3 / 1392   

هرمزد روز از خردادماه برابر با 1 خرداد در گاهشماری ایرانی «ارغاسوان» یا «اریجاسوان»، نام یکی از جشن­های خوارزمی است که ابوریحان بیرونی نام شماری از آن­ها را همراه با جشن­های سغدی در فصل­های دهم تا دوازدهم «آثارالباقیه» آورده است. بی­گمان هیچ­یک از هر دو تلفظ یاد شده در نسخه­های خطی آثارالباقیه درست نیستند و در مرور زمان به دلیل نبود آشنایی کاتبان با نام­های کهن، شکل صحیح خود را از دست داده­اند. امروزه حتی تلفظ صحیح این نام­ها نیز معمولا امکان­پذیر نیست، اما بیرونی معنای آن را «نزدیک شدن گرما» می­داند. به روایت آثارالباقیه این جشن در نخستین روز ماه «هروداد» که شکل خوارزمی «خرداد» است، همزمان با کاشت کنجد برگزار می­شده است. او این جشن را به دورانی کهن منسوب می­دارد. امروزه همچنان کاشت کنجد، پنبه، کرچک و دیگر دانه­های روغنی در استان­های مرکزی ایران و گاه همراه با مراسمی در «شصت بهار» انجام می­شود.

 

        
درباره جشن گرما اطلاعات زیادی در دست نیست. ابوریحان بیرونی این جشن را یک جشن خوارزمی می داند. در آثار الباقیه ی بیرونی روز اول از ماه «هروداد» خوارزمی، که معادل با ماه «خرداد» ایرانی است؛ جشن اریجاسوان نامیده شده است. خرداد به معنای کمال و رسایی است و یکی از هفت امشاسپندان می باشد.
بیرونی درباره ماه «هروداد» می گوید:
روز اول آن «اریجاسوان» نام دارد و این روز پیش از اسلام هنگام شدت گرما بود و از اینجاست که گفته اند در اصل «اریجهاس چوزان» بوده و ترجمه اش این است که به زودی از لباس بیرون می شوند یعنی هنگام آن می رسد که برهنه گردند ولی در زمان ما با وقت زراعت کنجد و دیگر چیزهایی که با آن کاشته می شود موافق شده لهذا این عید را در موقع این زراعت می دانند.
« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »
بن مایع (منبع) : www.7poa.com -برگرفته از راهنمای زمان جشن­ها و گردهمایی­های ملی ایران باستان.
 

برچسب‌ها پارسه: جشن های, باستانی ایران, جشن ارغوسوا, جشن گرما, هفت کشور, هفت امشاسپندان, پارسه, تخت جمشید, ایران من,

شکست ابدلله پاشا در جنگ با نادر شاه ایران

به قلم :   parse        24 / 2 / 1392   

*رفتن نادر بار سوم به جنگ رومیان و کشتن ابدالله پاشا*

چون پاشایان روم پس از شنیدن خبر سرکشی محمد خان بلوچ و رفتن نادر به سرکوبی او سرکشی آغازیده
بودند ، نادر پس از پایان کار محمد خان جنگ با آنان را آهنگیده از شیراز به اردبیل و مغانات رفت .
همین که لشکریان نادر به شیروان روان شدند ، سرخاب خان لکزي فرمانرواي آنجا به سوي غازي و قموق
که آخرین شهرهاي داغستان بود فرار کرد . قلعه شماخی بی رنج و کوشش گشوده شد .
پس از چند روز لشکر نادر رو به غازي و قموق آورد . سرخاب خان از لشکر نادر سخت هراسیده در آنجا
ماندن نیارست و از بیراهه و بیابان گریخت . از وي ابزار و کاچال فراوان به جاي ماند که همه بهره لشکر
پیروز نادر گردید .
پس از غارت و سوختن قموق لشکر نادر از راه البرز کوه برگشته قبله را فرودگاه خود ساختند . از آنجا
رهسپار گنجه گشته نزدیک کلیسا کندي خیمه و خرگاه برپا ساختند . سپس آهنگ گرفتن گنجه نمودند .
دلیران به گرداگرد قلعه روي آورده از یکسو نقب زنان به سوراخ کردن حصار و از یکسو منجنیق اندازان با
پرتاب گلوله به خراب کردن دیوارها پرداختند ؛ سقف خانه ها از گلوله هاي توپ از هم می پاشید ،
دیوارهاي قلعه با باروت به هوا می پرید . مردم گنجه همه سرگردان و در کار خود فرومانده بودند . ناگاه
خبر رسید که عبدالله پاشاي کوپریلی زاده با لشکري فراوان از سوي وان پیش آمده قارص را لشکرگاه خود
ساخته است . نادر فوجی را مأمور پایان دادن به کار گنجه گردانیده ، خود روز سیزدهم ذي حجه 1147 به
سوي قارص روي آورده و آنجا را لشکرگاه ساخت . پیش تازان لشکر نادر تا مرز ارزنه الروم تاختند .
چون سرلشکر ( عبدالله پاشا ) سر از دز بیرون نمی آورد و در دز نشینی پافشاري می نمود نادر با لشکر خود
به سوي ایروان رفت .
سرلشکر که از حال سرلشکر پیشین تجربه نیاموخته بود به دنبال لشکر نادر رهسپار گردید . جاسوسان خبر
دنبال گیري سرلشکر را به نادر رسانیدند . نادر در چهار فرسخی ایروان در جایی که کنون مراد تپه نامیده
می شود استوار نشست .
بامدادان سرلشکر با سپاهیان خود آهنگ ایروان کرد که در قلعه نشسته به خودداري پردازد . نادر آهنگ او
را دریافت و به هنگام کوچ سر راه بر او گرفته آماده کارزار گردید . تا سه ساعت جنگ از دو سو به
سختی دنبال می شد . سرانجام عبدالله پاشا با گروهی از همراهانش کشته شد و بازمانده سپاه پا به فرار
گذاشتند . نادر دسته اي از یلان را به دنبالشان فرستاد بسیاري از آنان را در گذرگاه آب گرفتار و کشتار
کردند . پاشایان گنجه و تفلیس که چنین دیدند خواستار سازش گردیده درهاي قلعه را به روي سپاهیان

نادر گشوده همگی فرمان بردار شدند . پاشاي ایروان هم که به قلعه داري کوشیده بود فرمان بردار شد ،
نادر از گناه او درگذشت و اسیران رومی آزاد شدند .
سپاهیان نادر تا کنار رود ارپه چاي پیش رفته آن شهرها را دوباره از ایران گردانیدند . نادر فرمان داد به
کشت و کار بیشتر کوشند و جوي ها روان سازند و ویرانی ها آباد گردانند .
در نهم رمضان لشکریان نادر جلگه 9 مغان و النگ را که جاي دلکشی بود نشیمنگاه خود گردانیدند.

«زنده باد ایران و ایرانی جاوید کوروش بزرگ »

www.ParsBook.org


برچسب‌ها پارسه: شکست, ابدلله, پاشا, در جنگ, نادر شاه, رومیان, پیروزی, نادر, پارسه, تخت جمشید, ایران من,

سیمرغ پرنده ای افسانه ای ایرانی

به قلم :   parse        23 / 2 / 1392   

 

سیمرغ نام یکی از چهره‌های اسطوره ای-افسانه‌ ای ایرانی است. او نقش مهمی در داستان های شاهنامه دارد. کنامش کوه اسطوره‌ ای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. زال را می پرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی می‌کند و به رستم در نبرد با اسفندیار رویین تن یاری می‌رساند. جز در شاهنامه دیگر شاعران پارسیگوی نیز سیمرغ را چهره ی داستان خود قرار داده‌اند.
نشان سیمرغ در دوره ایران ساسانی، بر بسیاری از جاها نقش بسته و شاید نشان رسمی امپراتوری ایران بوده باشد. نگاره های کشف شده بر بخش غربی دیوار افراسیاب، در شهر سمرقند، شاه یا شاهزاده ای را نمایش می دهند که نشان سیمرغ، همانند جامه خسرو پرویز بر دیوار طاق بستان، روی جامه اش نقش بسته. پژوهشگر نگاره های دیوار افراسیاب بر این باور است که این نگاره، پیکر یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی را نشان می دهد، چون بیش از یکصد پیکره بر روی دیوار افراسیاب وجود دارند، اما فقط یک نفر جامه اش به نشان سیمرغ آراسته شده. جامه ای دیگر از ابریشم، از دوران ساسانی، در موزه سرنوچی پاریس به نمایش گذاشته شده که همان نشان را دربر دارد. شمار فراوان کاشی های بازمانده از ایران ساسانی، همچنین چندین کاسه و ظرف سیمین و زرین نیز، سیمرغ را در همان قالب و همان نقش نشان می دهند.
پیشینه حضور این مرغ اساطیری در فرهنگ ایرانی به دوران باستان می‌رسد. آن چه از اوستا و آثار پهلوی بر می‌آید، می‌توان دریافت که سیمرغ، مرغی است فراخ بال که بر درختی درمان بخش به نام «ویسپوبیش» یا «هرویسپ تخمک» که در بردارنده ی تخمه ی همه ی گیاهان است، آشیان دارد. در اوستا اشاره شده که این درخت در در دریای «وروکاشاً» یا «فراخکرت» قرار دارد. کلمه ی سیمرغ در اوستا به صورت «مرغوسئن» آمده که جزء نخستین آن به معنای «مرغ» است و جزء دوم آن با اندکی دگرگونی در پهلوی به صورت «سین» و در فارسی دری «سی» خوانده شده‌ است و نماینده ی عدد سی نیست؛ بلکه معنای آن همان نام «شاهین» می‌شود. شاید هدف از این واژه (سی) بیان صفت روحانیت آن مرغ بوده ‌است.
سیمرغ، هم در حماسه‌های پهلوانی و هم در آثار عرفانی حضور می‌یابد. سیمرغ در شاهنامه ی فردوسی دو چهره ی متفاوت یزدانی (در داستان زال) و اهریمنی (در هفت خوان اسفندیار) دارد. زیرا همه ی موجودات ماوراء طبیعت نزد ثنویان (دوگانه پرستان) دو قلوی متضاد هستند. سیمرغ اهریمنی بیشتر یک مرغ اژدهاست، فاقد استعدادهای قدسی سیمرغ یزدانی است و به دست اسفندیار در خوان پنجمش کشته می‌شود. ورود سیمرغ یزدانی به شاهنامه با تولد «زال» آغاز می‌شود.
«سام» پدر زال فرمان می‌دهد فرزندش را که با موهای سپید به دنیا آمده در صحرا رها کنند تا از بین برود. سیمرغ به سبب مهری که در دلش افکنده می‌شود، زال را به آشیانه می‌برد و می‌پرورد. سرانجام وقتی سام به دنبال خوابی که دیده ‌است به پای البرز کوه (جایگاه سیمرغ) به سراغ زال می‌آید، سیمرغ بعد از وداع با زال پری از خود را به او می‌دهد تا به هنگام سختی از آن استفاده کند. سیمرغ دو جا در شاهنامه کمک های مهمی به زال می‌کند. یکی به هنگام به دنیا آمدن رستم که به علت درشت بودن تولدش با مشکل مواجه شده‌ است و سیمرغ با چاره جویی به هنگام، این مشکل را بر طرف می‌کند. دیگری به هنگام جنگ رستم و اسفندیار است که رستم ناتوان از شکست دادن اسفندیار با روشی که سیمرغ به وی می‌ آموزد موفق می‌شود اسفندیار را در نبرد مغلوب کند. سیمرغ هم چنین زخم های بدن رستم را درمان می‌کند.
اگرچه در شاهنامه سیمرغ به منزله ی موجودی مادی تصویر می‌شود، اما صفات و خصوصیت های کاملاً فرا طبیعی دارد. ارتباط او با این جهان تنها از طریق زال است. به یکی از امشاسپندان یا فرشتگان می‌ماند که ارتباط گهگاهشان با این جهان، دلیل تعلق آنها با جهان مادی نیست. سیمرغ در دیگر متون اساطیری فارسی هم چون «گرشاسب نامه» اسدی توسی، چهره‌ای روحانی و فرا طبیعی ندارد. اصولاً جز در بخش اساطیری شاهنامه، بعد از اسلام ما متن اساطیری به معنای حقیقی کلمه نداریم، به همین سبب است که سیمرغ تنها با شخصیت و ظرفیت بالقوه تاویل پذیری اسطوره ایش که در شاهنامه ظاهر می‌شود، به آثار منظوم و منثور عرفانی فارسی راه می‌یابد و از طریق شخصیت رمزی خود در عنصرهای فرهنگ عرفانی جذب می‌گردد. اما روشن نیست که دقیقاً از چه زمانی و به دست چه کسی سیمرغ صبغه ی عرفانی گرفته ‌است.
پس از شاهنامه ی فردوسی کتاب های دیگری نیز در ادبیات فارسی هست که در آنها نشانی از سیمرغ و خصوصیاتش آمده ‌است. از جمله ی آنها کتاب ها و رساله های زیر را می‌توان بر شمرد: رسالة الطیرابن سینا، ترجمه ی رسالة الطیر ابن سینا توسط شهاب الدین سهروردی، رسالة الطیر احمد غزالی، روضة الفریقینابوالرجاء چاچی، نزهت نامه ی علایی(نخستین دانش نامه به زبان فارسی)، بحر الفواید (متنی قدیمی از قرن ششم که در قرن چهار و پنج شکل گرفته و در نیمه ی دوم قرن ششم در سرزمین شام نوشته شده‌ است) و از همه مهم تر منطق الطیر عطار.
منطق الطیر عطار داستان سفر گروهی از مرغان به راهنمایی هد هد به کوه قاف برای رسیدن به آستان سیمرغ است. هر مرغ به عنوان نماد دسته ی خاصی از انسان‌ها تصویر می‌شود. سختی های راه باعث می‌شود مرغان یکی یکی از ادامه ی راه منصرف شوند. در پایان، سی مرغ به کوه قاف می‌رسند و در حالتی شهودی در می‌یابند که سیمرغ در حقیقت خودشان هستند. اکثر محققان ادبیات، از جمله «دکتر شفیعی کدکنی» بر این باورند که در این داستان، سیمرغ رمزی از وجود حق تعالی است. سیمرغ رمز آن مفهومی است که نام دارد و نشان ندارد. ادرک انسان نسبت به او ادراکی است «بی چگونه». سیمرغ در ادبیات ما گاهی رمزی از وجود آفتاب که همان ذات حق است، نیز می‌شود. ناپیدایی و بی همتا بودن سیمرغ، دستاویزی است که او را مثالی برای کمال مطلوب قرار می‌دهد.

« زنده باد ایران و ایرانی جاوید کوروش بزرگ »

بن مایع (منبع): « www.7poa.com »

  


برچسب‌ها پارسه: سیمرغ, پرنده ای, در افسانه های, ایرانی, شاهنامه, هفت, کشور, پارسه, ایران من,
در ادامه جستار

تصاویر فوقلاده زیبا و گرافیکی از تختجمشید پارسه

به قلم :   parse        26 / 2 / 1392   

شاید قبلاً هم این تصاویر را دیده باشید . این عکس ها علاوه بر اینکه نشانی از شکوه کاخ پارسه (تخت جمشید) دارند نشانگر توانمندی های خوب کشورمان در این زمینه است. متأسفانه سایتی که این عکس ها در آن قرار داشته اند دیگر بالا نمی آید . چه اتفاقی افتاده است خدا می داند !!

« تصاویر زیبا از پارسه ( تخته جمشید )»


« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »

بن مایع (منبع):www.7poa.com


برچسب‌ها پارسه: تصاویر, پارسه, تخت جمشید, بازسازی شده ی, کاخ, پارسه, ایران من,
در ادامه جستار

نبرد کبوجیه پادشاه هخامنشی با فرعون مصر

به قلم :   parse        25 / 2 / 1392   

نبرد ایران و مصر

نبرد ایران و مصر

گروهی باور دارند که این مصر بود که با درگذشت کوروش بزرگ، به تصور اینکه مانند دیگر امپراتوری‌ها پس از مرگ شاه بزرگ، ضعف، جانشین قدرت میشود، به دست اندازی در قلمروی ایران پرداخت. ولی آمازیس فرعون مصر در همین زمان درگذشت و پسرش پسامتیک به جنگ با ایران پرداخت.


شاهنشاه کمبوجیه در این هنگام وارد یهودیه شد و هزاران یهودی به ارتش او پیوستند. جنگ بزرگ در سال ۳۰ از پادشاهی کوروش انجام گرفته و مصریان شکست سختی یافتند. کمبوجیه از صحرای سینا عبور کرده و به جلگه نیل رسید. در آنجا پیکی به فرعون فرستاد و از او خواست که به جای جنگ، صلح کرده و مصر همپیمان ایران گردد. ولی فرعون پیک‌های ایرانی را کشت. پس سپاهیان شاه ایران ممفیس پایتخت بزرگ مصر را محاصره کرده و پس از زد و خورد فراوان، سرانجام شهر سرنگون و فرعون دستگیر شد. کمبوجیه بنا بر گفته هرودوت تصمیم گرفت تا شمه‌ای از  کارهای پدرش را انجام دهد.

منبع بن مایع : « پارسیان دژ _ http://parsiandej.ir»


برچسب‌ها پارسه: نبرد, کمبوجیه, پادشاه, هخامنشی, فرعون, مصر, تصویر, پارسه, تخت جمشید, سرباز, پارسه, نگهبان, پارس, ایران من, پارسیان, دژhttp://parsiandej, ir,

سخنان ارزشمند کوروش بزرگ

به قلم :   parse        26 / 2 / 1392   

                                   گفته هایی از کوروش بزرگ

« گفته هایی ارزشمند ارزشمندتر از آن محتوای و درون مایع این گفته ها است

که بسیار نیک و پسندیده است. این گفته ها با ذکر منبع آن بییان شده است »

اندیشه نیک            گفتار نیک             کردار نیک 

                                                                         

 

***

منم کوروش پادشاه هخامنشی
 

منبع بن مایع : «www.7poa.com »


برچسب‌ها پارسه: سخنان, ارزشمند, کوروش, بزرگ, پارسه, تختجمشید, ایران من, ,
در ادامه جستار

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد